سلام . به وبلاگ خودتون خوش امدین ..... من دخترییم از دیار تو ایــــــــــــــــران که نه عاشق هست و نه فارق عاشق نیست چون دست روزگار نذاشت ع.ش.ق.ش کنارش باشه..... فارق نیست چون با همه ی تنهاییاش تمام ذهن و فکرش در تسخیر یارست.... **حتما حتما (اگه میخواین خدمتگذار کلبه خودتونو بشناسید.....) رو بخونید البته لطفا **
.. و فـــردا ... عشــق در من میجوشد فرامـــوش نخواهم کرد ... اولین روز اولین ماه دلدادگــی را... ک ﺑﺎ ﻃﻠﻮﻉ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ تو در من آغاز ﻣﯿﺸﻮﯼ ... و زیباترین ﺧﺎﻃــﺮه ﻣﻦ خواهی شد ... شهریـــــوری من
وقتی دستت تو دست عشقته و آروم یه فشار کوچیک به دستت میده ... بی تفاوت ازین فشار رد نشیا داره باهات حرف میزنه ... میگه دوست داره! میگه هوات و داره! میگه حواست به من باشه! میگه حواسش بهت هس! میگه تنها نیستیا! میگه.... تو هم همینجور که دستت تو دستشه آروم انگشت شصتت و بکش رو انگشتاش... ...آره.... یه وقتایی بی صدا و بی نگاه حرف بزنین.......
کی شهریوریه؟عشقت؟
مرسی سر زدی عزیزم آدرس وبتو همیشه بذار گلم که با کس دیگه اشتباه نشه[بوسه]
پاسخ:
اره عزیزم... پروفایل رو کامل کردم بخونی متوجه میشی عزیزم
چشمم انشالله که یادم میمونه. از این به بعد...
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
بی تفاوت ازین فشار رد نشیا
داره باهات حرف میزنه
...
میگه دوست داره!
میگه هوات و داره!
میگه حواست به من باشه!
میگه حواسش بهت هس!
میگه تنها نیستیا!
میگه....
تو هم همینجور که دستت تو دستشه
آروم انگشت شصتت و بکش رو انگشتاش...
...آره....
یه وقتایی بی صدا و بی نگاه حرف بزنین.......
کی شهریوریه؟عشقت؟
مرسی سر زدی عزیزم آدرس وبتو همیشه بذار گلم که با کس دیگه اشتباه نشه[بوسه]